معنی کلمات درس ۱۶ شانزدهم آداب مطالعه فارسی ششم ابتدایی ؛ امروز قصد داریم تا در این مقاله از بخش آموزش و پرورش ماگرتا به معنی متن درسی ، شعر ، لغات ، کلمات و کلمه های جدید و هم خانواده های درس شانزدهم – 16 آداب مطالعه صفحه ...
enjoy. /enˌdʒɔɪ/ /ɪnˈdʒoɪ/. معنی: دارا بودن، لذت بردن، برخوردار شدن، بهره مند شدن از، برخوردار شدن از. معانی دیگر: خوش آمدن از، بهره مند شدن، بهره ور شدن، برخوردار شدن یا بودن.
محظوظ شدن ؛ بهره مند شدن . تمتع بردن : لوح حافظ لوح محفوظی شود روح او از روح محظوظی شود. مولوی . و جمهور اهل قلم ازمطالعه ٔ آن محظوظ و بهره مند شوند. (تاریخ قم ص 2). محظوظ کردن ؛ بهره مند کردن ...
معنی کلمات و واژگان هم خانواده درس 14 چهاردهم شجاعت فارسی پنجم ابتدایی ؛ امروز قصد داریم تا در این مقاله از بخش آموزش و پرورش ماگرتا به معنی لغات و واژگان ، کلمات سخت و کلمه های جدید و متضاد و هم خانواده درس چهاردهم – ۱۴ ...
have. /hæv/ /hæv/. معنی: مالک، دانستن، بدست اوردن، جلب کردن، گذاشتن، رسیدن به، داشتن، کردن، وادار کردن، صرف کردن، دارا بودن، بهره مند شدن از، مالک بودن، باعی انجام کاری شدن، در مقابل دارا.
مشروط شدن ، معنی کلمه مشروط شدن به انگلیسی ، آبی دیکشنریbecome contingent (upon); become conditional (upon)
آبادیس معنی reverberation = معنی : طنین، ولوله معانی دیگر: بازآوا، پژواک، بازتاب، بازتافت، آوازه، (مجازی) واکنش، اثر، نتیجه، پیامد، عواقب
در تفسیر نمونه ذیل آیات33 تا 35 سوره مبارکه «زخرف» به زیورآلات دنیوی و قصرهای باشکوه برای کافران اشاره کرده است قرآن کریم می فرماید: «وَ لَوْ لا أَنْ یَکُونَ النّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ یَکْفُرُ ...
بهره مندی ، معنی کلمه بهره مندی به انگلیسی ، آبی دیکشنریenjoyment (See. دیکشنری داستان آبیدیک : بهره مندی behremandi. english. 1 Law:: enjoyment (See. فرهنگ تشریحی کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه ترجمه مقاله دارالترجمه بهره عادی بهره قرضه بهره ...
[ م َ ] (ع ص ) رجل محظوظ و حظیظ و حظی ؛ مرد بخت مند و دولتی . (منتهی الارب ). مرد بخت مند ودارای بهره از روزی و رزق . (ناظم الاطباء). دولتی . بهره مند. بهرمند. برخوردار. متمتع. (یادداشت مرحوم دهخدا). بختور. (غیاث ) (آنندراج ). کامیاب
معنی کلمات درس نهم فارسی هفتم را از سایت پست روزانه دریافت کنید. ... شکفته شدن، رونق معمولا: به صورت رایج . حسرت: افسوس، دریغ، ناراحتی واندوه زیاد انتقال: جابه جاکردن. پر فراز و فرود: پر از خوشی و ناخوشی تبسم: لبخند زدن. فراز:
ترجمه و معادل کلمه «بهرهمند شدن» به زبان انگلیسی به همراه تلفظ آنلاین توضیحات و مثال. 1 to profit (فعل) 2 to benefit (فعل)
معناى بهره ور شدن، بهره مند شدن را "ندارد"، اگر که داشت مى باید که داشتیم: برخوردنم،برخوردنت، برخوردنش، برخوردنمان، برخوردنشان، برخوردنتان. که نداریم که، داریم؟ (هیچکدام به معناى بهره ور/مند شدن نیست) دو راه مى ماند ...
بلند شدن: جستجو معنی "بلند شدن" در فرهنگ حل جدول، مترادف و متضاد فارسی، فرهنگ معین، فرهنگ دهخدا، فرهنگ عمید، سره، هوشیار، دیکشنری زبان های خارجی
معنی کنایه از بهره مند شدن از ثمرات علوم معنوی کسی در واژه پیشنهادی: پیشنهاد توسط:
(آنندراج) (از منتهی الارب). مأخوذ از تازی ، کسی که دارای بزرگی شود و افتخار حاصل کرده باشد.
معنی و ترجمه کلمه آلمانی beanspruchen به فارسی، به همراه مثال، تلفظ آنلاین و توضیحات گرامری. 1 خواستن (فعل) 2 استفاده کردن (فعل) ... 1 خواستن درخواست کردن، خواستار شدن . 2 استفاده کردن بهرهمند شدن . تصاویر کلمات نزدیک
بهره مند شدن به انگلیسی . نرم افزار آموزش زبان انگلیسی اندروید «زبانشناس» یادگیری لغات جدید، تاثیر مستقیمی بر سرعت تسلط شما به زبان انگلیسی دارد. .... با آرزوی پیشرفت روز افزون زبانشناس در آموزش زبانهای دیگر و ...
معنی: دنیا و آخرت را باهم داشتن، منفعت و سود دو جانبه، یک موقعیت بردبرد، از مزیت دو چیز مختلف بهره مند شدن. He wanted to become an entrepreneur but could not leave the comforts of his job. He wanted the best of both worlds.
اسماع و ابصار جهانیان به اخبار و آثار فتح و فلح بهره مند مفتخر... (منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 52). مفتخر شدن ؛ مباهی شدن . دارای عزت و بزرگی و افتخار شدن : بدین کرد فخر آنکه تا روز حشر بدو مفتخر شد عرب بر عجم . ناصرخسرو. نامدار �
بهره مند: جستجو معنی "بهره مند" در فرهنگ حل جدول، مترادف و متضاد فارسی، فرهنگ معین، فرهنگ دهخدا، فرهنگ عمید، سره، هوشیار، دیکشنری زبان های خارجی
معنی impart به فارسی, سهم بردن، بهرهمند شدن از، رساندن، ابلاغ کردن، افشا کردن، بیان کردن، سهم دادن، بهرهمند ساختن، افاضه کردن
آبادیس معنی بهره مند = برخوردار، بهره ور، رستی خوار، کامیاب، متمتع، محتظی، محظوظ، مستفید، مستفیض، منتفع
معنی تمتع در فرهنگ معین: (تَ مَ تُّ) [ع.] (مص ل.) برخوردار شدن، بهره مند شدن.